*سردبیر
1- شاید یکی از سختترین کارها در نشریه این باشد که بخواهی حرف آخر را بزنی. در یک نشریه حرف آخر را مطالب و نوشتههایش میزند. معمولا قسمت حرف آخر هم در هر نشریه بهانهایست برای درد و دل و پر کردن خلاءهایی که احیانا ممکن است مابین مطالب ایجاد شود. تا کنون دغدغه اصلی دست اندرکاران نشریه «حضور»، انتشار نشریهای بوده است که در شان خواننده آن بوده و برطرف کننده نیازها و شبهات و تعمیق دهنده معارف با ارزش آدمی باشد. قضاوت این مهم، که در این راه چقدر موفق بودهایم و پیشرفت داشتهایم با شماست و بدانید که این شما هستید که ما را با انتقادات، پیشنهادات و مطالب با ارزش خود، در هرچه بهتر شدن وضعیت نشریه یاری می دهید.
2- حق یا باطل بودن یک معرفت و یک شناخت، یکی از مهمترین عواملی است که همواره مورد توجه آدمی بوده است. اهمیت این موضوع در آنجا نمایان میشود که اگر انسان در شناخت خود دچار اشتباه شود بدان جا خواهد رسید که حتی وجود خود را نیز منکر خواهد شد. در مساله شناخت، آنجا که خود را محور عالم بدانیم و بدون در نظر گرفتن تمام فرایض موجود درباره جهان پیرامون خود قضاوت کنیم، باید بدانیم که در سرازیری غفلت و گمراهی قرار گرفتهایم و با سرعت هر چه بیشتر به عمق آن فرو میرویم.
3- جنگ و نزاع میان نادیان توحید و کفر در جهان، در طول تاریخ بوده است و خواهد بود. عمده کسانی که در اطراف پرچم شرک گرد میآیند، افرادی هستند که در کنار ضعف معرفتی، آنچه بیش از پیش فراموش کردهاند مساله اخلاق و خودشناسی است.
نفس آدمی همچون آیینهایست که هر چه صاف و زلالتر باشد حقیقت را بهتر نمایش میدهد اما هنگامی که رنگی به خود گرفت و یا تیرگی در آ؛ن پدید آمد چگونه میتوان انتظار داشت تا آنچه درک میکند به حقیقت نزدیک باشد؟!
4- تمام تلاش مصلحان عالم رسیدن به وضع مطلوب بوده است. سه عامل در رسیدن به وضع مطلوب بسیار مهم است:
1. شناسایی وضع موجود
2. ترسیم وضع مطلوب
3. ترسیم نحوه سیر از وضع موجود به وضع مطلوب
نشناختن همه جانبه «وضع موجود» رهزن عقل میشود. به آن میماند که پزشکی بدون شناسایی حال بیمار و نوع مرض او نسخه تجویز نماید. این موضوع به همان اندازه اهمیت دارد که نحوه استفاده از دارو و آگاهی از کمیت و کیفیت موادی که مصرف میشود. ترسیم نکردن وضع مطلوب، مانند حرکت در جهت مقصدی نا معلوم است. نحوه سیر از وضع موجود به وضع مطلوب ما را در زود یا دیر رسیدن به مقصد کمک میکند.
و در آخر
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی / از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه مانند پدر، آه! / اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه / بعد از زیارت استراحت کرده باشی
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا / آیینهای را غرق حیرت کرده باشی
در سالهای سال دوری و صبوری / چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند / گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر / از خود حدیثی را روایت کرده باشی
یا در میان کوچههای سرد و تاریک / نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی
پس بودهای و هستی و میآیی از راه / تا حق دلها را رعایت کرده باشی
پس مردمکهای نگاه ما عمیقند / تو بودهای بی آنکه غیبت کرده باشی
(نغمه مستشار نظامی)
1- شاید یکی از سختترین کارها در نشریه این باشد که بخواهی حرف آخر را بزنی. در یک نشریه حرف آخر را مطالب و نوشتههایش میزند. معمولا قسمت حرف آخر هم در هر نشریه بهانهایست برای درد و دل و پر کردن خلاءهایی که احیانا ممکن است مابین مطالب ایجاد شود. تا کنون دغدغه اصلی دست اندرکاران نشریه «حضور»، انتشار نشریهای بوده است که در شان خواننده آن بوده و برطرف کننده نیازها و شبهات و تعمیق دهنده معارف با ارزش آدمی باشد. قضاوت این مهم، که در این راه چقدر موفق بودهایم و پیشرفت داشتهایم با شماست و بدانید که این شما هستید که ما را با انتقادات، پیشنهادات و مطالب با ارزش خود، در هرچه بهتر شدن وضعیت نشریه یاری می دهید.
2- حق یا باطل بودن یک معرفت و یک شناخت، یکی از مهمترین عواملی است که همواره مورد توجه آدمی بوده است. اهمیت این موضوع در آنجا نمایان میشود که اگر انسان در شناخت خود دچار اشتباه شود بدان جا خواهد رسید که حتی وجود خود را نیز منکر خواهد شد. در مساله شناخت، آنجا که خود را محور عالم بدانیم و بدون در نظر گرفتن تمام فرایض موجود درباره جهان پیرامون خود قضاوت کنیم، باید بدانیم که در سرازیری غفلت و گمراهی قرار گرفتهایم و با سرعت هر چه بیشتر به عمق آن فرو میرویم.
3- جنگ و نزاع میان نادیان توحید و کفر در جهان، در طول تاریخ بوده است و خواهد بود. عمده کسانی که در اطراف پرچم شرک گرد میآیند، افرادی هستند که در کنار ضعف معرفتی، آنچه بیش از پیش فراموش کردهاند مساله اخلاق و خودشناسی است.
نفس آدمی همچون آیینهایست که هر چه صاف و زلالتر باشد حقیقت را بهتر نمایش میدهد اما هنگامی که رنگی به خود گرفت و یا تیرگی در آ؛ن پدید آمد چگونه میتوان انتظار داشت تا آنچه درک میکند به حقیقت نزدیک باشد؟!
4- تمام تلاش مصلحان عالم رسیدن به وضع مطلوب بوده است. سه عامل در رسیدن به وضع مطلوب بسیار مهم است:
1. شناسایی وضع موجود
2. ترسیم وضع مطلوب
3. ترسیم نحوه سیر از وضع موجود به وضع مطلوب
نشناختن همه جانبه «وضع موجود» رهزن عقل میشود. به آن میماند که پزشکی بدون شناسایی حال بیمار و نوع مرض او نسخه تجویز نماید. این موضوع به همان اندازه اهمیت دارد که نحوه استفاده از دارو و آگاهی از کمیت و کیفیت موادی که مصرف میشود. ترسیم نکردن وضع مطلوب، مانند حرکت در جهت مقصدی نا معلوم است. نحوه سیر از وضع موجود به وضع مطلوب ما را در زود یا دیر رسیدن به مقصد کمک میکند.
و در آخر
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی / از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه مانند پدر، آه! / اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه / بعد از زیارت استراحت کرده باشی
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا / آیینهای را غرق حیرت کرده باشی
در سالهای سال دوری و صبوری / چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند / گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر / از خود حدیثی را روایت کرده باشی
یا در میان کوچههای سرد و تاریک / نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی
پس بودهای و هستی و میآیی از راه / تا حق دلها را رعایت کرده باشی
پس مردمکهای نگاه ما عمیقند / تو بودهای بی آنکه غیبت کرده باشی
(نغمه مستشار نظامی)
نویسنده :« سردبیر » ساعت 5:38 عصر روز چهارشنبه 87 اردیبهشت 11